منظومه‌ها
آیینۀ عبرت
بخش اول - از کیومرث تا سربداران
بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار
بخش سوم - از کریم خان زند تا مشروطه
کارنامهٔ زندان
گفتار نخست در عظمت ذات باریتعالی و نقص ادراک بشر
حکایت دیوانه‌ای که سنگ به چاه اندخت
در صفت شیّادان لفّاظ که با دانستن چند اصطلاح خود را عالم نامیده و درمجالس سخن می گویند
در فواید اختصاص و تقسیم کارها میان مردم دانا
در وصف باغچهٔ بهار و شرح حال او در خانه
گفتار پنجم در دین و آیین و صفت وجدان
نیرنگ رفیق طرار در دیدن روی زن یار
در مسافرت کردن شوهر و سپردن خانه و زن خود به‌دست رفیق بدگوهر
جعل نامه و گرفتار ساختن مرد بیگناه
داستان مهندسی که گنج‌خانه ساخت
عاقبت کار وجدان‌فروش و رها شدن رفیق از بند
حبس شدن مدیر ناهید در اتاق بهار
گفتار ششم عزیمت بهار به اصفهان و شرح آن
حکایت کسی که با پلنگ دوستی کرد و موشان را بیازرد
گفتار هفتم در سیاست و شرط ریاست
حکایت احمد شاه قاجار و مال اندوختن او
حکایت در معنی: الناس علی سلوک ملوکهم
گفتار هشتم بازگشت به تهران در اردیبهشت ۱۳۱۲
شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
چهار خطابه
مذمت مگس (ذوبحرین)
دل مادر
جنگ تهمورث با دیوها
ارمغان بهار
نظم‌اندرزهای «آذرپاد مارسپندان» از پهلوی به پارسی، در تابستان ۱۳۱۲
به نام یزدان - این (است) اندرز انوشک روان اتروپات مارسپندان