رباعی شمارهٔ ۱۸۸

خاقانی / دیوان اشعار / رباعیات

او رفت و دلم باز نیامد ز برش
من چشم به ره، گوش به در بر اثرش
چشم آید زی گوش که داری خبرش
گوی آید زی چشم که دیدی دگرش