شمارهٔ ۱۵

عطار / مختارنامه / باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق

جان گِردِ تو از میان جان میگردد
تن در هوست نعره زنان میگردد
وان دل که ز زنجیر سر زلف تو جست
زنجیر گسسته درجهان میگردد