شمارهٔ ۳۵

عطار / مختارنامه / باب یازدهم: در آنکه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان

زلفت که از او نفع و ضرر در غیب است
هر مویش را هزار سر در غیب است
گر یک شکن از زلف توام کشف شود
چه سود که صد شکن دگر در غیب است