شمارهٔ ۳۴

عطار / مختارنامه / باب یازدهم: در آنکه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان

جانا! ز غم عشق تو فریاد مرا
کز عشق تو جز دریغ نگشاد مرا
هر ذرّه اگر گره گشایی گردد
حل کی شود این واقعه کافتاد مرا