غزل شمارهٔ ۱۸
من آینهٔ طلعت معشوق وجودم
                        از عکس رخش مظهر انوار شهودم
                        ابلیس نشد ساجد و مردود ابد شد
                        آن دم که ملائک همه کردند سجودم
                        تا کس نبرد ره به شناسایی ذاتم
                        گه مؤمن و گه کافر و گه گبر و یهودم