حکایت هزل
سنایی
/
حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه
/
الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین
کلکی بر مناره کودک خرد
برده بود و به ناز میافشرد
چون مؤذّن بدیدش اندروای
پس بگفت ای کلک ز بهر خدای
سره کاری همی کنی بر تاز
به دو منزل به پیش او شو باز