شمارهٔ ۲۲ - در حسرت بی پولی گوید

ای اقچه گرد روی کانی
ای بی تو حرام زندگانی
ای راحت جان و قوت دل
ای مایهٔ عیش و کامرانی
تا کی باشد عبید بی تو
تن داده به عجز و ناتوانی