غزل شمارهٔ ۵۸۵۰
ما خیر باد لذت پرواز کرده ایم
تعویذ بال چنگل شهباز کرده ایم
گردون حریف ما به تغافل نمی شود
خونها به صبر در جگر ناز کرده ایم
صیاد بی مروت ما را خبر کنید
کز دام مدتی است که پرواز کرده ایم
گل را به رو اگر نشناسیم عیب نیست
ما چشم در حریم قفس باز کرده ایم
سوزی نداشت شعله آواز بلبلان
ما ناله را به طرز دگر ساز کرده ایم
صائب چو حال مردم عاقل شنیده ایم
شکر جنون خانه برانداز کرده ایم