غزل شمارهٔ ۳۰۱
خانهٔ طاعات عمارت مکن
کعبهٔ آفاق زیارت مکن
امهٔ تلبیس نهفته مخوان
جامهٔ ناموس قضاوت مکن
قاعدهٔ کار زمانه بدان
هر چه کنی جز به بصارت مکن
سر به خرابات خرابی در آر
صومعه را هیچ عمارت مکن
چون همه سرمایهٔ تو مفلسیست
در ره افلاس تجارت مکن
چون تو مخنث شدی اندر روش
قصهٔ معراج عبارت مکن
تا نشوی در دین قلاشوار
خرقهٔ قلاشان غارت مکن
عمر به شادی چو سنایی گذار
کار به سستی و حقارت مکن