غزل شمارهٔ ۹۶۰
چه خوشحالی که می یابم جمالش
چه خوش خوابی که می بینیم خیالش
بیا بر چشم ما بنشین زمانی
که تا بینی به چشم من جمالش
برای حسن او فالی گرفتم
برآمد سورهٔ طه بفالش
مثالش می نماید جام باده
نظر کن در مثال بی مثالش
خراباتست و ما مست و خرابیم
نخواهد بود عقل اینجا مجالش
دلم در بحر عشقش غرقه گردید
ندانم تا چه شد بیچاره حالش
حلالش باد جان من حلالش
می وحدت به شادی نعمت الله