حکایت

سعدی / بوستان / باب هفتم در عالم تربیت

دوکس گرد دیدند و آشوب و جنگ
پراگنده نعلین و پرنده سنگ
یکی فتنه دید از طرف بر شکست
یکی در میان آمد و سر شکست
کسی خوشتر از خویشتن دار نیست
که با خوب و زشت کسش کار نیست
تو را دیده در سر نهادند و گوش
دهن جای گفتار و دل جای هوش
مگر بازدانی نشیب از فراز
نگویی که این کوته است، آن دراز