غزل شمارهٔ ۲۶۳
مسکین دلم به داغ جفا ریش کردهای
جور از همه جهان تو به من بیش کردهای
دل ریش شد هنوز جفا میکنی بر او
ای پر نمک دلم همه بر ریش کردهای
بر عاشقان جفا کنی ای دوست روز و شب
لیکن ز جمله بر دل ما بیش کردهای
گفتی که از فراق چه رنجت همی رسد
آری قیاس ما ز دل خویش کردهای