شمارهٔ ۴

عطار / مختارنامه / باب چهل و سوم: در صفت دردمندی عاشق

عاشق ز همه کار جهان فرد بود
از هر دو جهان بگذرد و مرد بود
پیوسته دلش گرم و دمش سرد بود
از ناخنِ پای تا به سر درد بود