شمارهٔ ۱۰۴

عطار / مختارنامه / باب چهل و هفتم: در معانیی که تعلق به شمع دارد

گفتم:‌جانا! عهد و قرارت این است
مینشمریم هیچ، شمارت این است
گفتا که تو شمعی همه شب زار بسوز
چون روز درآید همه کارت این است