گزیدهٔ غزل ۵۳۲

باآنکه در شکنجه غم بسته مانده‌ام
هم باز مانده از چو تو باری نمی‌توان
ای ماه نو زحلقه به گوشان بندگیت
مابنده‌ایم حلقه دران گوش در مکن