غزل شمارهٔ ۵۵۸
وجود صورت و معنی ز جود ما باشد
وجود جود بر ما وجود ما باشد
حباب و موج که پیدا شده درین دریا
هر آنچه بود و بود عین بود ما باشد
ملک به امر خدا سر نهاده است زمین
برای رفعت خود در سجود ما باشد
حیات آب حیات از حیات ما دارد
بقای زنده دلان هم ز جود ما باشد
به سمع جان شنود عقل کل شود خاموش
در آن مقام که گفت و شنود ما باشد
بسوخت آتش ما عود مجمر افلاک
دماغ چرخ معطر ز دود ما باشد
چو نور سید ما شاهد است و مشهود است
یقین که در همه عالم شهود ما باشد