شمارهٔ ۷۹

عطار / مختارنامه / باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع

شمع آمد و گفت: سوز پروانه جداست
کاو را پر سوخت سوز من سر تا پاست
من بنمودم درین میان فرقی راست
فرقی روشن چنین که دارد که مراست