شمارهٔ ۲۵

عطار / مختارنامه / باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن

جانان آمد قصد دل و جانم کرد
بنمود ره و سلوک آسانم کرد
با این همه جان میکنم و میکوشم
وین میدانم که هیچ نتوانم کرد