شمارهٔ ۵۴

عطار / مختارنامه / باب چهل و پنجم: در معانیی که تعلق به گل دارد

با گل گفتم که با چنین عمر که هست
انگار که نیست رخت بر باید بست
گل گفت: چو نیست در جهان جای نشست
هم بر سر پای میروم دست به دست