گزیدهٔ غزل ۸۹

جعد مرغولت که در هربند او صد حلقه است
دام دلهای اسیران گرفتار بلاست
هر که در کوی تو بویی برد از عالم گذشت
هر که از دردت نصیبی یافت فارغ از دواست