غزل شمارهٔ ۶۱۰
نالهای با اثر هوس دارم
آتشی با شرر هوس دارم
با دلی پر ز درد عشق کسی
نالهای سحر هوس دارم
هم دلی پر ز درد میخواهم
هم سری بیخبر هوس دارم
بی می و جام و مطرب و ساقی
مستی و شور و شر هوس دارم
عیش بر عاشقان حرام بود
می ز خون جگر هوس دارم
مستئی و جنونی و کشتن
کوبکو دربدر هوس دارم
در هوای میان باریکی
گشتن اندر کمر هوس دارم
در خیال دهان شیرینی
خرفه اندر شکر هوس دارم
کوه و صحرا و عشق و سودائی
بهر فیض این هنر هوس دارم