غزل شمارهٔ ۶۱۱
صنمی ماه رو هوس دارم
دو بدو روبرو هوس دارم
جای دل تا بیابم از زلفش
جستن موبمو هوس دارم
اینچنین صحبتی هوس دارم
می و جام و سبو هوس دارم
هر دو سر مست چون شد از باده
نعرهٔ های و هو هوس دارم
همه شب مست تا سحر گشتن
در بدر کو بکو هوس دارم
می کشیدن بنغمهٔ دف و نی
بر سر چار سو هوس دارم
فیض چیزی دگر اگر خواهد
من همین آرزو هوس دارم