گزیدهٔ غزل ۵۱۴

ما درین شهر پای بند توایم
عاشق قامت بلند توایم
مردهٔ آن دهان چون پسته
کشتهٔ آن لب چو قند توایم
میدوانی و می‌کشی ما را
چون بدیدی که در کمند توایم
گورفیقان سفر کنند که ما
نتوانیم پای بند توایم