عشق آباد
دنیای شعر و ادبیات
نخستین
حافظ
سعدی
مولوی
پروین اعتصامی
خیام
فردوسی
بر خیز که آدم را هنگام نمود آمد
اقبال لاهوری
/
زبور عجم
بر خیز که آدم را هنگام نمود آمد
این مشت غباری را انجم به سجود آمد
آن راز که پوشیده در سینهٔ هستی بود
از شوخی آب و گل در گفت و شنود آمد
دو عالم را توان دیدن بمینائی که من دارم
مه و ستاره که در راه شوق هم سفرند