شمارهٔ ۲۶ - از یک غزل

گرم به خنجر بیداد خون بریزد دوست
ازو به‌ حق نبرم شکوه زان که حق با اوست
ز دست دشمن اگر صد قفا خورم شاید
به‌ یک خطا که ز من رفت در ارادت دوست