غزل شمارهٔ ۸۲
هر که در راه عشق صادق نیست
جز مرایی و جز منافق نیست
آنکه در راه عشق خاموش ست
نکته گویست اگر چه ناطق نیست
نکتهٔ مرد فکرتست و نظر
وندر آن نکته جز دقایق نیست
آه سرد و سرشگ و گونهٔ زرد
هر سه در عشق بی حقایق نیست
هر که مست از شراب عشق بود
احتسابش مکن که فاسق نیست
تو به از عاشقان امید مدار
عشق و توبه بهم موافق نیست
دل به عشق زنده در تن مرد
مرده باشد دلی که عاشق نیست
ور سنایی نه عاشق ست بگو
سخنش باطلست و لایق نیست