شمارهٔ ۲۲

عطار / مختارنامه / باب یازدهم: در آنکه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان

شد رنجِ دلم فَرِهْ چه تدبیر کنم
بگسست مرا زِرِهْ چه تدبیر کنم
دردا که به صد هزار انگشت حیل
مینگشاید گِرِهْ چه تدبیر کنم