شمارهٔ ۸۶
تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
در جهان گریاندن آسانست اشگی پاک کن
گر نسیم فیض خواهی ازگلستان وجود
یکسحر چون گل به عشق اوگریبان چاک کن
هرکه بار او سبکتر راه او نزدیکتر
بار تن بگذار و سیر انجم و افلاک کن
تا ز باغ خاطرت گلهای شادی بشکفد
هرچه در دل تخم کین داری به زبر خاک کن
تا شوی فارغ بهار از بازبرس ابلهان
صومرحمن کیر و چندیدر سخنامساک کن