غزل شمارهٔ ۱۷۸
ای به خوبی از همه خوبان عالم خوبتر
شیوهٔ حسن و جمالت هر یک از هم خوبتر
آدمی، گر یوسف مصرست، مانند تو نیست
ای تو از مجموع فرزندان عالم خوبتر
رنگت از می حالتی دارد که از گل خوشترست
و آن عرق بر عارض پاکت ز شبنم خوبتر
خوبتر شد روی گلگونت به دور خط سبز
آری، آری، باغ باشد سبز و خرم خوبتر
ملک جان تسلیم سلطان خیالش شد، که هست
کشور ما بر چنین شاهی مسلم خوبتر
تشنه لب بوسد هلالی خاک آن در، زان که هست
خاک پای پاک آن کو ز آب زمزم خوبتر