شمارهٔ ۵۷

عطار / مختارنامه / باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر

دل در سر درد شد به درمان نرسید
جان در سر دل شد و به جانان نرسید
خوش خوش برسید عمرم ازگفت و شنود
وین قصّهٔ درد ما به پایان نرسید