بخش ۱۲۳ - مثل
گفت با درویش روزی یک خسی
                        که ترا اینجا نمیداند کسی
                        گفت او گر مینداند عامیم
                        خویش را من نیک میدانم کیم
                        وای اگر بر عکس بودی درد و ریش
                        او بدی بینای من من کور خویش
                        احمقم گیر احمقم من نیکبخت
                        بخت بهتر از لجاج و روی سخت
                        این سخن بر وفق ظنت میجهد
                        ورنه بختم داد عقلم هم دهد