غزل شمارهٔ ۲۱۴
جز خدا را بندگی تلخ است تلخ
غیر را افکندگی تلخست تلخ
زیستن در هجر او زهرست زهر
بی وصالش زندگی تلخست تلخ
جز بعشقش نیست شیرین کام جان
روحرا افسردگی تلخست تلخ
گر نبودی مرک مشکل میشدی
دربلا پایندگی تلخست تلخ
از گناه امروز اینجا توبه کن
برملا شرمندگی تلخست تلخ
عمر جز در طاعت حق مگذران
باطلانرا بندگی تلخست تلخ
تا رسد در تو مدد کز فیض را
در رهت واماندگی تلخست تلخ