شمارهٔ ۱۱۴ - در عزل گوید

سرور عادیان سر غولان
آن که نبود به هیاتش دگری
وان بزرگ شترلبان که بود
پیش او صد نواله ماحضری
بودی او را برادر کوچک
دادی ار عوج را خدا پسری
قلب بسیار بوده رد عالم
لیک از وی نبوده قلب تری
خر دزدیده رنگ کرده فروخت
کس به این رنگ دیده دزد خری