شمارهٔ ۴۸

عطار / مختارنامه / باب سی و دوم: در شکایت کردن از معشوق

در عشق تو ای خلاصهٔ زیبایی
با خاک یکی شدم چه میفرمایی
گفتی: «به بر تو خواهم آمد روزی»
چون من مردم مگر به خاکم آیی