شمارهٔ ۲۸

عطار / مختارنامه / باب بیستم: در ذُلّ و بار کشیدن و یکرنگی گزیدن

چون بحر، ز شوق راز جان، میجوشم
لیکن ز خود و ز دیگران میپوشم
ای خواجه! برو، که دُرد صافی رویی
من صافی دل اگرچه دُردی نوشم