شمارهٔ ۱۰۱

عطار / مختارنامه / باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع

شمع آمد وگفت: جان من میببرند
وز من همه دوستان من میببرند
ناگفتنیی نگفتهام در همه عمر
پس از چه سبب زبان من میببرند