شمارهٔ ۱۰

عطار / مختارنامه / باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه

پروانه به شمع گفت: میسوزم خویش
شمعش گفتا که نیستی دور اندیش
یک لحظه تو سوختی و رستی از خویش
من شب تا روز سوختن دارم پیش