غزل شمارهٔ ۵۷
دل را به زلف پرچین، تسخیر میتوان کرد
این شیر را به مویی، زنجیر میتوان کرد
هر چند صد بیابان وحشیتر از غزالیم
ما را به گوشهٔ چشم، تسخیر میتوان کرد
از بحر تشنه چشمان، لب خشک باز گردند
آیینه را ز دیدار، کی سیر میتوان کرد؟
ما را خرابحالی، از رعشهٔ خمارست
از درد باده ما را، تعمیر میتوان کرد
در چشم خرده بینان، هر نقطه صد کتاب است
آن خال را به صد وجه، تفسیر میتوان کرد
گر گوش هوش باشد، در پردهٔ خموشی
صد داستان شکایت، تقریر میتوان کرد
از درد عشق اگر هست، صائب ترا نصیبی
از ناله در دل سنگ، تاثیر میتوان کرد