غزل شمارهٔ ۴۰۹۳

تا گردباد آه به گردون نمی رسد
از گرد راه قاصد مجنون نمی رسد
هرجا دچار وصل شوی کام دل بکیر
هر روز نافه بر سر مجنون نمی رسد
هر مصرع بلند به عمری برابرست
زین بیشتر به مردم موزون نمی رسد
تا دختری ز سلسله تاک مانده است
وحدت سرای خم به فلاطون نمی رسد
صائب نمی کشم نفسی کز دیار عشق
صد درد نوبه سینه محزون نمی رسد