شمارهٔ ۳

عطار / مختارنامه / باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق

جانم که به لب از لب لعل تو رسید
دل تحفه به پیش لب لعل تو کشید
خوی خشک نمیکند زخون چون گل لعل
زان سنبل ترکز لب لعل تو دمید