شمارهٔ ۲۹

عطار / مختارنامه / باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر

جانا چو به نیستی فتادم برهم
در پیش درش چو جان بدادم برهم
گر نیست شدن در ره تو چیزی نیست
آخر ز تقاضای نهادم بر هم