شمارهٔ ۱۸۰

به خدایی که وصف بی چونش
همه اسباب عقل بر هم زد
کاف کن در مشیتش چو بگشت
صنع بی‌رنگ هر دو عالم زد
روح را قبهٔ مقدس بست
طبه را خرگه مجسم زد
شحنهٔ امر و نهی تکلیفش
خیمه بر آب و خاک آدم زد
که اگر بنده انوری هرگز
به خلاف رضای تو دم زد