عشق آباد
دنیای شعر و ادبیات
نخستین
حافظ
سعدی
مولوی
پروین اعتصامی
خیام
فردوسی
حکایت شمارهٔ ۲۴
سعدی
/
گلستان
/
باب سوم در فضیلت قناعت
دست و پا بریدهای هزار پایی بکشت صاحب دلی برو گذر کرد و گفت سبحان الله با هزار پای که داشت چون اجلش فرا رسید از بی دست و پایی گریختن نتوانست.
در آندم که دشمن پیاپی رسید
کمان کیانی نشاید کشید
حکایت شمارهٔ ۲۳
حکایت شمارهٔ ۲۵