شمارهٔ ۷۷

تا خیال عارضش در دیده مأوا کرده است
گریه خونها خورده تا در چشم من جا کرده است
مژده باد ای اختر طالع که چشم مست او
گوشه چشمی به حال سرمه پیدا کرده است