تکه ۱۹
من این نامه که اکنون مینویسم
به آب چشم پر خون مینویسم
ازین در بر نوشتم نامه لیکن
نه آن سوزست کاکنون مینویسم
به عذرا درد وامق مینمایم
به لیلی حال مجنون مینویسم
نگارا قصهٔ خود را به خدمت
نمیدانم که تا چون مینویسم
تو بپذیر، ارچه من عذری نیارم
تو خوش خوان، گرچه من دون مینویسم