بخش ۱۵ - قبول کردن نصاری مکر وزیر را
صد هزاران مرد ترسا سوی او
                        اندکاندک جمع شد در کوی او
                        او بیان میکرد با ایشان براز
                        سر انگلیون و زنار و نماز
                        او به ظاهر واعظ احکام بود
                        لیک در باطن صفیر و دام بود
                        بهر این بعضی صحابه از رسول
                        ملتمس بودند مکر نفس غول
                        کو چه آمیزد ز اغراض نهان
                        در عبادتها و در اخلاص جان
                        فضل طاعت را نجستندی ازو
                        عیب ظاهر را بجستندی که کو
                        مو به مو و ذره ذره مکر نفس
                        میشناسیدند چون گل از کرفس
                        موشکافان صحابه هم در آن
                        وعظ ایشان خیره گشتندی بجان