شمارهٔ ۱۹

عطار / مختارنامه / باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر

جان رفت و ندید محرمی در همه عمر
دل خست و نیافت مرهمی در همه عمر
بِلْ تا بسر آید دم بیفایده زانک
دلشاد نبودهام دمی در همه عمر