غزل شمارهٔ ۹۲ - حرم قدس
روی در کعبه این کاخ کبود آمده ایم
                        چون کواکب به طواف و به درود آمده ایم
                        در پناه علم سبز تو با چهره زرد
                        به تظلم ز بر چرخ کبود آمده ایم
                        تا که مشکین شود آفاق به انفاس نسیم
                        سینه ها مجمره عنبر و عود آمده ایم
                        پای این کاخ دل افروز همایون درگاه
                        چون فلک با سر تعظیم و سجود آمده ایم
                        پای بند سر زلفیم و پی دانه خال
                        چون کبوتر ز در و بام فرود آمده ایم
                        شاهدی نیست در آفاق به یک روئی ما
                        که به دل آینه غیب و شهود آمده ایم
                        بلبلانیم پر افشانده به گلزار جمال
                        وز بهار خط سبزت به سرود آمده ایم
                        سرمه عشق تو دیدیم و ز زهدان عدم
                        کورکورانه به دنیای وجود آمده ایم
                        شهریارا به طرب باش که از دولت عشق
                        فارغ از وسوسه بود و نبود آمده ایم