شمارهٔ ۲۵

عطار / مختارنامه / باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر

چون نیست سری این غم بیپایان را
وقت است که فرش درنوردم جان را
ای جانِ به لب آمده ازتن بگسل
انگار ندیدی منِ سرگردان را